نویسنده: عباس مصلائی پور یزدی (1)




 

طرح مسئله

اصول دین به توحید، نبوت، معاد و عناصر محوری وابسته به این ارکان تعریف می‌شود. انسان از مبدأیی نشأت گرفته که سرانجام به همان مبدأ بر می‌گردد، عود به آن مبدأ، همان معاد است. اصل معاد امری ضروری، قطعی و یقینی است. از این رو از آن با عنوان «لا ریب فیه» که مصطلح قرآنی است یاد می‌شود. (برای نمونه «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَیجْمَعَنَّكُمْ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ لَا رَیبَ فِیهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا») (نساء، 87) «خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست. به یقین، در روز رستاخیز- که هیچ شکی در آن نیست- شما را گرد خواهد آورد، و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟» گرچه معاد همان رجوع به مبدأست و از جهتی مقدم بر نبوت است، لیکن در مقام ظهور فعلی در خارج، بعد از نبوت ظاهر خواهد شد. چنانکه آشنایی با بسیاری از مسائل آن مرهون وحی نبوی است، زیرا عقل گرچه خطوط کلی آن را درک می‌کند، لیکن شناخت بسیاری از رخدادهای تلخ دوزخ و شیرین بهشت در گرو گزارش وحی است. (جوادی آملی، 1389، ج2، ص 486) یکی از برجسته‌ترین ره‌آوردهای انبیاء الهی (علیهم السلام) معارف و احکام مربوط به معاد است. از آنجا که مهم‌ترین عامل در هدایت انسان، اعتقاد به قیامت و یاد معاد است، در بسیاری از آیات قرآن کریم و نیز روایات، سخن از معاد و قیامت به میان آمده است. معاد از نظر قرآن کریم، خبر مهم است. «عَمَّ یتَسَاءَلُونَ. عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» (نبأ، 1 و 2) «درباره چه چیز از یکدیگر می‌پرسند؟ از آن خبر بزرگ» نبی این نبأ عظیم، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. از آنجا که این گزارش مهم در جان آن حضرت رسوخ کرده و سیره او بر اساس توجه به آن استوار است، آن حضرت، «نبأ عظیم» خواهد بود. بدین جهت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: «انأ النبأ العظیم» (ابن شهر آشوب، 1376ق، ج2، ص 276) به فرزندان معصوم آن حضرت، به ویژه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گفته می‌شود. «یابن النبأ العظیم.» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 317) گرچه ولایت، به نوبه خود «نبأ عظیم» است، لیکن «نبأ عظیم» نظام هستی معاد است، زیرا معاد فعلیت هدف نظام هستی است. (جوادی آملی، 1387، ج9، ص 227) این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر درآمده در مقام پاسخ به این سؤال است که مهم‌ترین معارف و احکام مربوط به معاد بر اساس ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) چیست؟

1. معاد در لغت و اصطلاح

واژه «معاد» در لغت از ریشه عود به معنای رجوع و بازگشت است. این واژه در لغت به سه معنا به کار رفته است. معنای مصدری یعنی عود و بازگشتن، اسم مکان یعنی مکان بازگشتن و اسم زمان به معنای زمان بازگشتن. (ابن منظور، 1414ق، ج3، ص 317) این واژه یکبار در قرآن کریم به کار رفته است: « إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ ...» (قصص، 85) «حقیقت، همان کسی که این قرآن را بر تو فرض کرد، یقیناً تو را به سوی وعده‌گاه باز می‌گرداند... .» در این آیه، منظور از معاد، مکه مکرمه است. (قرشی، 1377، ج8، ص 94) در اصطلاح متکلمان و فیلسوفان این واژه بر دو معنا وضع شده است. یکی بازگشت تمام موجودات به خداوند، و دیگری بازگشت انسان و برخی موجودات در برهه‌ای خاص جهت حسابرسی که بعد از فنای جهان ماده و مقارن با نفخ صور دوم است. (خرمشاهی، 1377، ج2، ص 2081)

2. حق بودن بهشت و نار

«حق» که نقیض باطل است. (فراهیدی، 1409ق، ج3، ص 6؛ ابن فارس، 1404ق، ج2، ص 15) در اصل مصدر است. (فیومی، 1425ق، ج1، ص 143) اصل واحد در ماده «حق» ثبوت و پابرجایی همراه با مطابق واقع بودن است. این قید در مفهوم تمامی مصادیق آن در نظر گرفته شده است. (مصطفوی، 1360، ج2، ص 262) سپس این واژه بر هر امر ثابتی که انکار نمی‌شود از باب ذکر مصدر و اراده اسم فاعل از آن اطلاق گردیده. (ابن عاشور، بی‌تا، ج6، ص 166) حق محوری از بنیان‌های محکم دین مبین اسلام است. این امر به قدری مورد توجه اسلام است که هر چیز مهم و اساسی در دین، به حقیقت و حقانیت منتسب شده است. خداوند متعال در قرآن کریم، دین خود را با واژه حق وصف کرده است. « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ...» (صف، 9) «اوست کسی که فرستاده خود را با هدایت و آیین درست روانه کرد... یا ارسال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر پایه حقیقت استوار می‌داند. «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ...» (بقره، 119) «ما تو را بحق فرستادیم... .» یا نزول قرآن و محتویات آن را با واژه حق تعریف می‌کند. «... وَ هُوَ الحَق...» (بقره، 91) «با آنکه [کاملاً] حق...». «... نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ ...» (بقره، 176) «... خداوند کتاب را به حق نازل کرده است...» نیز معاد و روز واپسین و وعده‌ها و وعیدهای داده شده را جز حقیقت نمی‌داند. «ذَلِكَ الْیوْمُ الْحَقُّ ...» (نبأ، 39) «آن [روز]، روز حق است...»، « وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ ...» (انبیاء، 97) « و وعده حق نزدیک گردد... .» همه این تأکیدات نشان می‌دهد که حق محوری و حقیقت طلبی آن چنان با مکتب اسلام آمیخته است که تفکیک آنها امری ناممکن است. در ادعیه حضرت رضا (علیه السلام) بر حق بودن بهشت و آتش تصریح شده است. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 64)

3. اسماء حسنای الهی مرتبط با معاد

ذات الهی، دارای اسماء حسنای فراوانی است که به لحاظ مفهوم مغایر یکدیگر و به لحاظ مصداق عین یکدیگرند. یکی از نکات قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) عنایت به اسماء حسنای الهی مرتبط با مسئله معاد است. ذیلاً اسامی حسنای الهی در الصحیفة الرضویة گزارش می‌شود:
«خالق الحیاة و الموت» (موحد ابطحی، 1423ق، 17)، «رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما» (ص 24)، «ممیت» (ص 32)، «محیی» (ص32)، «رحمان الدنیا و رحیم الآخرة» (ص 39)، «جامع الناس لیوم لا ریب فیه» (ص 56)، «مالک یوم الدین» (ص166) «ناظر به ظهور مالکیت مطلق خداوند متعال در قیامت»، «ملک الدنیا و الآخرة» (ص219)، «باعث من فی القبور» (ص224، 292)، « من فی جهنم سخطه» (ص 225)، «من فی الجنة رحمته» (ص 225)، «رب الأرواح الفانیة» (ص225)، «رب الأجساد البالیة» (ص 225)، «محیی الموتی» (ص 294)، «دیان الدین» (ص302)، «الذی یمیت الآحیاء و یحیی الموتی» (ص 303)، «من إلیه الرجعی و المنتهی.» (ص 319)

4. نام‌ها و اوصاف قیامت

در قرآن کریم، برای معاد اسامی همچون «یوم القیامة»، «یوم الدین»، «الیوم الآخر»، «یوم الحسرة»، «یوم التلاق»، «یوم التغابن»، «القارعه»، «الصاخة»، «الغاشیة» و «الآخرة» ذکر شده، نیز معاد به صفاتی مخصوص وصف شده است مانند «یوم عظیم»، «یوم عسیر»، «یوم یجعل الولدان شیبا» و «یوم لا بیع فیه و لا خله و لا شفاعة.» (سبحانی، 1412ق، ج4، ص 166) مهم‌ترین اسامی و اوصاف قیامت در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) به شرح زیر است:
الف. «یوم ندعو کل اناس بامامهم» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 27) برگرفته شده از آیه 71 سوره اسراء «یوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ...» «[یاد کن] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم...»
ب. «یوم النشور» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 27) گرچه تعبیر «یوم النشور» در تعبیر قرآن کریم نیامده‌ است، اما واژه النشور در دو آیه از آیات قرآن کریم آمده است. «وَاللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَیتٍ فَأَحْیینَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ» (فاطر، 9) «و خدا همان کسی است که بادها را روانه می‌کند پس [بادها] ابری را بر می‌انگیزند، و [ما] آن را به سوی سرزمینی مرده راندیم، و آن زمین را بدان [وسیله[، پس از مرگش زندگی بخشیدیم رستاخیز [نیز] چنین است» نیز در آیه 15 سوره ملک می‌خوانیم « هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِی مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَیهِ النُّشُورُ» «اوست کسی که زمین را برای شما رام گردانید، پس در فراخنای آن رهسپار شوید و از روزی [خدا] بخورید و رستاخیز به سوی اوست.»
ج. «یوم القیامه» (موحد ابطحی، 1423ق، 74) برگرفته شده از آیات قرآن کریم همچون آیه 87 سوره نساء «اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَیجْمَعَنَّكُمْ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ لَا رَیبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا» «خداوند کسی است که هیچ معبودی جز او نیست. به یقین، در روز رستاخیز- که هیچ شکی در آن نیست- شما را گرد خواهد آورد، و راستگوتر از خدا در سخن کیست؟»
د. «یوم حلول الطامة.» (موحد ابطحی، 1423ق، 74) برگرفته شده از آیه 34 سوره نازعات «فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى» «پس آن گاه که آن هنگامه بزرگ در رَسد»
هـ. «یوم ینفخ فی الصور» (موحد ابطحی، 1423ق، صص 137-185) برگرفته شده از آیاتی همچون آیه 18 سوره نبأ «یوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا» (روزی که در «صور» دمیده شود، و گروه گروه بیایید.»
و. «یوما تنتقم فیه من الظالم للمظلوم» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 192) ظاهراً برگرفته شده از آیاتی همچون «یوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ» (دخان، 16) «روزی که دست به حمله می‌زنیم، همان حمله بزرگ [آن گاه] ما انتقام کشنده‌ایم.»
ز. «وقتا تأخذ فیه من الغاصب للمغصوب» (موحد ابطحی، 1423ق، ص192)
ح. «یوم الحسرة و الندامة» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 226) برگرفته شده از آیه «وَأَنْذِرْهُمْ یوْمَ الْحَسْرَةِ ...» (مریم، 39) «و آنان را از روز حسرت بیم ده... .»
ط. نیوم جمعک الخلائق للحساب» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 281) برگرفته شده از آیاتی همچون «یوْمَ یجْمَعُكُمْ لِیوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ...» (تغابن، 9) «روزی که شما را برای روز گردآوری، گرد می‌آورد، ... .»
ی. «یوم الخوف من کل فزع» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 307) برگرفته شده از آیاتی همچون «وَیوْمَ ینْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ» (نمل، 87) «و روزی که در صور دمیده شود، پس هر که در آسمان‌ها و هر که در زمین است به هراس افتد، مگر آن کسی که خدا بخواهد. و جملگی با زبونی رو به سوی او آورند.»

5. انواع مرگ

«میتة طیبة» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 274) و «میتة الشهداء» (موحد ابطحی، 1423ق، ص 281) مرگ‌های با سعادتی است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) از ذات باری تعالی تقاضا می‌شود. آن حضرت (علیه السلام) از خداوند متعال درخواست می‌نماید که از «میتة جاهلیة» (مرگ جاهلیت) در امان باشند. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 320) در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) بر مسئله توفی بر ملت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (2) توفی در حالت رضایت خداوند (3) و نیز بر مسئله قبض بر بهترین حالت طاعت، (4) خارج شدن از دنیا همراه با گناه بخشوده، سعی مشکور، عمل مورد قبول الهی و تجارتی که هرگز زوال نمی‌پذیرد (5) و درخواست از ذات باری تعالی برای مهربان و رئوف بودن ملک الموت هنگام توفی (6) تأکید شده است.

6. انواع عذاب

سلاسل، اغلال، شدائد و انکال از مهم ترین انواع عذاب است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) ذکر شده است. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 274) این تعابیر برگرفته شده از آیات قرآن کریم است. «إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِینَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِیرًا» (إنسان، 4) «ما برای کافران زنجیرها و غل‌ها و آتشی فروزان آماده کرده‌ایم.» نیز در آیه 12 سوره مزمل آمده است: «إِنَّ لَدَینَا أَنْكَالًا وَجَحِیمًا» «در حقیقت پیش ما زنجیرها و دوزخ.» همچنین در آیه 12 سوره بروج می‌خوانیم: «إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِیدٌ» «آری، عقاب پروردگارت سخت سنگین است.»

7. منازل آخرت

موت، قبر، میزان، صراط (7) و اعراف (8) از مهم‌ترین منازل آخرت است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) ذکر شده است. آن حضرات (علیهم السلام) از اندوه موت، وحشت قبر، سبکی و خفت ترازو، لغزش در صراط از خداوند متعال استمداد می‌جویند. (موحد ابطحی، 1423ق، ص227) درخواست وسعت قبر (موحد ابطحی، 1423ق، ص 268)، درخواست باغی از باغ‌های بهشت و نه حفره‌ای از گودال‌های جهنم، (9) ایمنی از اخطار قیامت (موحد ابطحی، 1423ق، ص 22)، حفظ از عذاب قبر، عذاب آتش جهنم، سکرات موت و اهوال روز قیامت (10) از تقاضاهای آن حضرات (علیه السلام) است. همه انسان‌ها در پی رحلت از دنیا، چیزهای فراوانی می‌بینند. اگر دنیا را به شایستگی پشت سر گذاشته باشند منظره‌های دلپذیر و فرشته‌های بشیر و مبشر را می‌نگرند و اگر عمر خویش را با گناه و نافرمانی تباه کرده‌اند با منظره‌های هولناک و منکر و نکیر رو به رو می‌شوند. (جوادی آملی، 1381، ص68) تقاضای نجات از سؤال برزخ، دور ساختن منکر و نکیر، دیدن مبشر و بشیر از مسائلی است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) ذکر شده است. (11)

8. جسمانی و روحانی بودن معاد

پس از خداشناسی و نبوت و زیر مجموعه‌های آن (همچون امامت) اصل دیگر جهان بینی معاد است. انسان وزین معاد جسمانی و روحانی را می‌پذیرد که حقیقت معنای معاد در کلمات دینی بر آن صدق می‌کند، ولی انسان خفیف یا نیستی پس از مرگ را باور دارد یا تناسخ را معاد می‌پندارد. انسان‌های خفیف، مرگ را پوسیدن و نابود شدن می‌انگارند، ولی مردم لبیب، طبق رهنمود وحی و عقل مرگ را درآمدن از پوست، مرغ باغ ملکوت شدن و به دیدار مبدأ آفرینش به پرواز درآمدن می‌دانند. (جوادی آملی، 1389، ص 274)
درخواست رضا و خشنودی الهی (12) یکی از لذت‌های روحانی مطرح در صحیفه است. اگر کسی به آن مقام برسد که احساس کند خدا از او راضی است و او هم از خدا راضی، همه لذات دیگر را از یاد خواهد برد، تنها به او دل می‌بندد و به غیر او نمی‌اندیشد و این لذتی است روحانی که با هیچ زبان و بیانی قابل توصیف نیست. (مکارم شیرازی، 1374، ج1، ص 144) آتش دوزخ، سلاسل، اغلال، و انکال از مهم‌ترین کیفرهای جسمانی است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) ذکر شده است. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 274) حسرت و ندامت نمونه‌ای از کیفرهای روحانی مطرح در این ادعیه است. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 226)
کوتاه سخن این که بر اساس ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) چون معاد هم جنبه «روحانی» دارد و هم «جسمانی» نعمت‌های بهشتی نیز هر دو جنبه را دارند، تا جامعیت آنها حاصل شود و هر کس به اندازه استعداد و شایستگی‌اش بتواند از آنها بهره گیرد. البته بدون شک، لذات روحانی قابل مقایسه با لذات جسمانی نیست.

9. مهم‌ترین درخواست‌های حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) نسبت به عالم آخرت

بررسی صحیفه رضویه بیانگر آن است که حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) نسبت به عالم آخرت این تقاضاها را داشته‌اند:

9-1. درخواست آبرومندی در دنیا و آخرت و مقرب شدن

«مقرب» در فرهنگ قرآن کریم از برجسته‌ترین اوصافی است که نصیب مؤمنان پیشگام می‌شود. مقربان، از ابرار و اصحاب یمین برترند. قرآن کریم، گاهی مردم را به فجار، ابرار و مقربان (13) وگاه به اصحاب شمال، اصحاب یمین و مقربان تقسیم می‌کند. (14) اما در قرآن کریم، صریحاً کسی جز عیسی مسیح (علیه السلام) را مقرب ندانسته است. «إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ» (آل عمران، 45) « [یاد کن] هنگامی [را] که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمه‌ای از جانب خود، که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده می‌دهد، در حالی که [او] در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [درگاه خدا] است.» بعد از جمله «وَجِیهًا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ » می‌فرماید «وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ» یعنی وجیه بودن او در حد مقربان است نه در حد ابرار یا اصحاب الیمین. یکی از نکات مهم در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) توسل به اهل بیت (علیهم السلام) و سوگند دادن خدا به حق ایشان و درخواست آبرومندی در دنیا و آخرت و مقرب شدن است. برای نمونه می‌خوانیم: اللهم صَلِّ علی محمد و آلِ محمد فاجعلنی بهم عندک وجیها فی الدنیا و الآخره و مِنَ المقرَّبین. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 62، 86، 94، 310)

9-2. درخواست محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام) و انصار آنان

یکی از نکات قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) مسئله توفیق مصاحبت و مرافقت با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، (15) همچنین محشور شدن در روز قیامت همراه با اهل بیت (علیهم السلام) و انصار و اعوان آنان به ویژه یاران امام حسین (علیه السلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نیز قرار گرفتن زیر پرچم آنها (16) و مرافقت با شهداست. (17)

9-3. پناه بردن به خدا از شر آخرت

یکی دیگر از نکات قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) پناه بردن به خداوند متعال از شر آخرت است. (18) درخواست حرام ساختن گوشت و خون و بدن بر آتش (19) تقاضای خنک ساختن حرارت آتش و خاموش گردانیدن زبانه آن (20) و عدم سوزاندن وجه با آتش (21) از مهم‌ترین مسائل مطرح شده در صحیفه است.

9-4. برطرف شدن حوائج اخروی

یکی دیگر از نکات قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) برطرف شدن حوائج اخروی (22) است. درخواست امنیت (23) و دوام آن در آخرت (24) از مهم‌ترین حوائج مطرح در این ادعیه است. یکی دیگر از تعابیر قریب المعنی با این عنوان، مسئله کفایت مهمات اخروی است که در این ادعیه مشاهده می‌شود. (25)

9-5. طلب مغفرت و آزادی از آتش جهنم

ییک دیگر از نکات مهم و قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) طلب مغفرت برای تمامی مؤمنان (من فی مشارق الأرض و مغاربها ومن المؤمنین و المؤمنات)، (26) طلب مغفرت برای خود نسبت به گناهان گذشته، (27) طلب مغفرت برای خود نسبت به آنچه پیش فرستاده و آنچه را تأخیر انداخته، آن چه را سری و آن چه را علنی انجام داده، (28) طلب مغفرت برای خود و تمامی مردان و زنان با ایمان و مسلمان، چه زندگان و چه مردگان از آنها، (29) طلب مغفرت برای کسانی که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده‌اند (30) و طلب مغفرت برای مردان و زنان مؤمن در گذشته است. (31) درخواست آزادی از آتش جهنم (العتق من النار) حضوری پررنگ در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) دارد. (32) تعابیر مترادف یا قریب المعنی با آن، «فکاک رقبتی» (33) یا «اعتاق رقبتی» است که در برخی ادعیه مشاهده می‌شود. (34)

9-6. طلب حسن عاقبت

یکی دیگر از نکات مهم و قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست حسن عاقبت (35) و ختم به خیرات از ذات باری تعالی است. (36) درخواست نگاهی مهربانانه از سوی ذات باری تعالی که به وسیله آن رستگاری به بهشت و نجات از عقاب را به دنبال داشته باشد (37) از مصادیق حسن عاقبت در این ادعیه است.

9-7. طلب حساب آسان

یکی دیگر از نکات مهم و قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست حساب آسان از ذات باری تعالی است. (38) تعبیر «حساب یسیر» یا «المیاسرة اذا حاسبتنی» برگرفته شده از آیات قرآن کریم است. (39) منظور از «حساب یسیر» حساب سهل و بدون مناقشه است. (طبرسی، 1377، ج4، ص 466) در تفسیر برهان از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر حساب شده معذب است، شخصی گفت: یا رسول الله پس فَسوَفَ یُحاسَبُ حِساباً یَسِیراً یعنی چه؟ فرمود: آن فقط باز کردن است. (بحرانی، 1416ق، ج5، ص 617)

9-8. طلب عذاب اخروی برای دشمنان

یکی دیگر از نکات مهم و قالب توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست لعن و نفرین و عذاب برای دشمنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) است. تقاضای شدیدترین لعن و نفرین الهی برای ابوجهل و ولید و دو دختر آنها و پیروان و دوستداران آن دو، (40) تقاضای لعن و نفرین الهی برای قاتلان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و قاتلان حسین بن علی (علیه السلام)، (41) درخواست از ذات باری تعالی برای ساکن گردانیدن دشمنان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پست‌ترین جاهای جهنم و مسلط ساختن شدیدترین عذاب بر آنها به جهت ضایع ساختن نماز و پیروی از شهوات و خوار ساختن بندگان خدا (42) نمونه‌هایی از طلب عذاب اخروی برای دشمنان است.

9-9. درخواست شهادت در رکاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

تقاضای شهادت در محضر و رکاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) «و اجعلنا من المستشهدین بین یدیه» یکی از مسائل مطرح در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است. (43)

9-10. تقاضای قرار دادن دوستی با اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان حجابی برای آتش

یکی دیگر از مسائل مطرح در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) نسبت به مسئله معاد، تأکید بر ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است. درخواست قرار دادن دوستی با اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان حجابی برای آتش، (44) استعانت از ائمه (علیهم السلام) به عنوان وسیله‌ای برای دور ماندن از عذاب الهی (45) نمونه ای از موارد پیش گفته است. سر توسل به اهل بیت (علیهم السلام) این است که آنان بهترین مجرای فیض الهی هستند. قرآن کریم بی نیاز کردن مردم را بالاصاله به خداوند و بالتبع به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت می‌دهد. «... أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ...» (توبه، 74) «... خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بی نیاز گردانیدند... .» رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از فضل خدا مؤمنان را بی نیاز می‌کند. از این رو ضمیر را به صورت مفرد ذکر کرد نه تثنیه. بنابراین رو کردن و توسل به اهل بیت نبوت (علیهم السلام) و انتظار شفاعت از آن ذوات قدسی به دستور ذات اقدس خداوندی است. زیرا اینان مظهر لطف و عنایت حق‌اند و از خود چیزی ندارند. (جوادی آملی، تسنیم، ج13، ص 380)

9-11. درخواست رحمت روز حشر و وقت نشر

یکی دیگر از نکات در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست رحمت روز حشر و وقت نشر است. (46)

9-12. تقاضای حسنه در آخرت

یکی دیگر از نکات در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست حسنه در آخرت است. (47) برخی از مفسران حسنه در آخرت را به ثواب و رحمت تفسیر کرده‌اند. (48) در تفسیر عیاشی از امام صادق (علیه السلام) روایت آورده که منظور از حسنه در آخرت، رضوان خدا و بهشت در آخرت است. (عیاشی، 1380ق، ج1، ص 98)

9-13. درخواست فوز روز قیامت

یکی دیگر از نکات قابل توجه در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) درخواست فوز و رستگاری در آخرت است. امید مفازه در روز حسرت و ندامت، (49) فوز و رستگار شدن به وسیله بهشت، (50) رستگار شدن به وسیله اهل بیت (علیهم السلام) (51) از تعابیر مختلف در این زمینه است.

10- تجلی معاد در اعمال حج

حج با مناسک خاص خود که در هیچ عبادت دیگری یافت نمی‌شود و تأویل آنها را جز خدا کس دیگری نمی‌داند معاد مجسم و حکایتگر روز نشور و بیانگر روز حشر است، زیرا مردم در آنجا با وجود اختلاف زبان‌ها و رنگ‌ها به یک ندا پاسخ می‌گویند و یک فریاد و فرمان را اجابت می‌کنند و جز خدای واحد قهار کسی بر آنها فرمان نمی‌راند. مناسک حج نمونه‌ای از قیامت و حشر کبیر و تجسمی از حشر مردم در روز قیامت و برهنگی آنان در معاد است. (جوادی آملی، 1388، ص 53) تقاضای رضا و خشنودی ذات باری تعالی و دار آخرت هنگام احرام، (52) درخواست نور در روز قیامت به ازای هر مو هنگام حلق از مناسک حج (53) نمونه‌هایی از تجلی معاد در حج و مطرح شده در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است.

11. اسامی بهشت

در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) مهم‌ترین اسامی بهشت به شرح زیر است:

الف. دار القرار

(موحد ابطحی، 1423ق، ص 58) قرآن کریم قیامت را به عنوان پایان حرکت و همچنین به نام جهان قرار و آرامش معرفی می‌کند. «... َإِنَّ الْآخِرَةَ هِی دَارُ الْقَرَارِ» (غافر، 39) «... و در حقیقت، آن اخرت است که سرای پایدار است.» سر این که آخرت دارالقرار است آن است که انسان در دنیا چون به مقصد نرسیده و در بین راه است آرامش ندارد، ولی وقتی به بهشت رسید می‌آرمد، چون حرکت به مقصد و متحرک به هدف رسیده است. البته ثابت می‌شود نه ساکن؛ یعنی دارالحرکة به دارالسکون منتهی نمی‌شود، زیرا سکون هدف حرکت نیست، بلکه به دارالثبات می‌رسد و ثبات هدف حرکت است. (جوادی آملی، 1387، ج9، ص 265) از زندگی دنیا و استقرار در زمین به عنوان ممر و معبر یاد می‌شود. یعنی دنیا دارالمرور است نه دار القرار. آنچه به عنوان دارالقرار مطرح است همان قیامت کبری است که استقرار همگان در مشهد و محضر ربوبی است. (جوادی آملی، 1389، ج3، ص 379)

ب. دار المقامة

(موحد ابطحی، 1423ق، صص 22، 242) این تعبیر برگرفته از آیات قرآن کریم است. «الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لَا یمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ» (فاطر، 35) «همان [خدایی] که ما را به فضل خویش در سرای ابدی جای داد. در اینجا رنجی به ما نمی‌رسد و در اینجا درماندگی به ما دست نمی‌دهد.» کلمه «مقامة» به معنای اقامه است، و «دارالمقامة» آن منزلی است که کسی از آن بیرون نمی‌رود. (طباطبایی، 1390ق، ج17، ص 47) امین الاسلام طبرسی «دار المقامة» را دارالخلود معنا می‌کند که برای همیشه بهشتیان در آن اقامت کنند، نمی‌میرند و از آنجا به جای دیگر نمی‌روند. (طبرسی، 1372، ج8، ص 640) تعبیر دیگر قریب المعنی با این تعبیر «محل الاقامة» است. (موحد ابطحی، 1423ق، ص 222)

ج. دار الکرامة

(موحد ابطحی، 1423ق، ص 222) دارالکرامة بهشت است که اهل بهشت در پیش گاه الهی و نزد ملائکه و خزان بهشت و غلمان و حورالعین و نزد انبیاء و اولیاء محترم هستند. (طیب، 1378، ج14، ص 308)
شایان ذکر است که بهشت دارای درجات است. تقاضای درجات بالاتر (الدرجات العلی) بهشت یکی از تقاضاهای موجود در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است. (54)

12. تجلی اوصاف امیرالمؤمنین و دو فرزند برومندش (علیه السلام) در عالم آخرت

گرچه مالک اصلی و حقیقی بهشت و نار، ذات باری تعالی است. و امور و مفاتیح و مغالیق آن دو به او تعلق دارد «ان الجنة و النار لک، و بیدک، و مفاتیحهما و مغالیقهما الیک» (55) یکی از نکات مهم در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) تأکید بر اوصاف امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است. «قسیم الجنة و النار»، (56) «صاحب الاعراف»، (57) «حامل اللواء فی المحشر» (58) و «ساقی اولیائه من نهر الکوثر» (59) از مهمترین اوصاف مذکور است. بر مبنای روایات، تقسیم بهشت و جهنم، بر اساس محبت و بغض امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است، پس او قمست کننده بهشت و جهنم است. (60) انسان کامل معصومی مانند امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) که معلم فرشتگان است، به اذن و دستور خداوندگار (نه با تفویض که عقلا ممتنع و نقلا ممنوع است) قسیم دوزخ و بهشت باشد، محذوری ندارد. زیرا تصدی مسؤولیت تنظیم امور دوزخ حتی به شاگردان آنها یعنی فرشتگان نیز واگذار شده است. «وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً ...» (مدثر، 31) «و ما موکلان آتش را جز فرشتگان نگردانیدیم...»، «... عَلَیهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ...» (تحریم، 6) «... بر آن [آتش] فرشتگانی خشن [و] سختگیر [گمارده شده] اند... .» بی تردید فرشتگان این گونه تدبیر را از معلم خود یعنی انسان کامل معصوم (علیهم السلام) فرا گرفتند، پس اسناد این تصدی و مسؤولیت به استاد و معلم آنان روا خواهد بود. (جوادی آملی، 1389، ج6، ص 391)
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة.» (61) حضرت امام حسن (علیه السلام) و برادر گرامی او امام حسین (علیه السلام) بزرگ جوانان بهشت هستند. این حقیقت به نحو بارزی در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) (62) مشهود است.

نتیجه‌گیری

- از آنجا که یاد معاد، مهم‌ترین عامل در هدایت انسان است و فراموشی روز حساب اساسی‌ترین عامل تبهکاری و مبتلا شدن به عذاب است در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات سخن از قیامت و معاد است. این مسئله در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) نیز به صورت پررنگ قابل ملاحظه است.
- اصل معاد امری ضروری، قطعی و یقینی است. از این رو از آن با عنوان «لا ریب فیه» که مصطلح قرآنی است یاد می‌شود. در ادعیه حضرت رضا (علیه السلام) بر حق بودن بهشت و آتش تصریح شده است.
- یوم النشور، یوم القیامة، یوم حلول الطامة، یوم الحسرة و الندامة از مهم‌ترین اسامی قیامت در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است.
- موت، قبر، میزان، اعراف و صراط از مهم‌ترین منازل آخرت است که در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) ذکر شده است.
- حسن عاقبت، آبرومندی در دنیا و آخرت، شهادت در رکاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، محشور شدن با اهل بیت (علیهم السلام)، حساب آسان، برطرف شدن حوائج آخرت، مغفرت و آزادی از آتش جهنم، فوز و رستگاری، حسنه و رحمت از مهم‌ترین درخواست‌های مطرح در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است.
- دارالقرار، دارالمقامة و دار الکرامة از مهم‌ترین اسامی بهشت در ادعیه حضرت رضا و ابناء الرضا (علیه السلام) است.

پی‌نوشت‌ها:

1- دانشیار دانشگاه امام صادق (علیه السلام) amusallai @ gmail.com
2- برای نمونه نک: الصحیفة، صص 23، 105، 322.
3- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 246.
4- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 332.
5- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 90.
6- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 89.
7- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 227.
8- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 170.
9- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 112.
10- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 38.
11- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 296.
12- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 241.
13- نک: المطففین، آیات 7-21.
14- نک: الواقعة، آیات 11-41.
15- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 23، 179.
16- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 75، 89، 173، 222، 276.
17- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص319.
18- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 105.
19- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 104-123.
20- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 267.
21- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 179.
22- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 36، 38، 224.
23- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 24.
24- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 25.
25- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 268، 310.
26- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 19.
27- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 90، 22.
28- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 64.
29- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 90، 95-96.
30- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 238، «برگرفته شده زا ایه 7 سوره مبارکه غافر»
31- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 340.
32- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 28، 38، 90، 102، 104، 106، 308، 309.
33- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 229، 299.
34- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 271، 273، 307.
35- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 93، 246.
36- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 247.
37- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 282.
38- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 247.
39- نک: الانشقاق، 8.
40- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 79-80.
41- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 79.
42- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 325.
43- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 91.
44- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 173.
45- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 306.
46- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 120.
47- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 173، 334.
48- برای نمونه نک: بیضاوی، 1418ق، ج1، ص 132.
49- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 226.
50- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 307.
51- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 326.
52- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 100.
53- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 107.
54- برای نمونه نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 179.
55- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 282.
56- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 21، 170.
57- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 170.
58- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 319.
59- نک: موحد ابطحی، 1423ق، ص 319.
60- نک: ابن بابویه، 1404ق، ج1، ص 92.
61- برای نمونه نک: ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه، ج4، ص 420.
62- نک: موحد ابطحی، 1423ق، صص 171، 208، 244، 304، 332.

منابع تحقیق:
قرآن کریم (1415ق)، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
2. ابن عاشور، محمد بن طاهر (بی تا)، التحریر و التنویر، بی جا.
3. ابن بابویه، محمد بن علی (1404ق)، عیون الأخبار الرضا (علیه السلام)، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات.
4. ابن بابویه، محمد بن علی (1404ق)، کتاب من لا یحضره الفقیه، به کوشش علی اکبر غفاری صفت، قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة.
5. ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی (1376ق)، مناقب آل ابی طالب، نجف: المکتبة الحیدریة.
6. ابن فارس، احمد (1404ق)، معجم مقاییس اللغة، به کوشش عبدالسلام محمد‌هارون، قم: مکتبة الاعلام الاسلامی.
7. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، بیروت: دار صادر.
8. بحرانی، سید‌هاشم (1416ق)، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت.
9. بیضاوی، عبدالله بن عمر (1418ق)، انوار التنزیل و اسرار التأویل، به کوشش محمد عبدالرحمن مرعشلی، بیروت: دار احیاء التراث العربی.
10. جوادی آملی، عبدالله (1381ش)، تفسیر موضوعی قرآن کریم: صورت و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن، به کوشش غلامعلی امین دین، قم: نشر اسراء.
11.جوادی آملی، عبدالله (1387ش)، تفسیر موضوعی قرآن کریم: سیره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن، به کوشش حسن واعظی محمدی، قم: نشر اسراء.
12. جوادی آملی، عبدالله (1388ش)، ادب فنای مقربان، به کوشش محمد صفایی، قم: نشر اسراء.
13. جوادی آملی، عبدالله (1388ش)، تجرعه ای از صهبای حج، به کوشش حسن واعظی محمدی، قم: نشر اسراء.
14. جوادی آملی، عبدالله (1389ش)، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، قم: نشر اسراء.
15. جوادی آملی، عبدالله (1389ش)، تفسیر انسان به انسان، به کوشش محمدحسین الهی زاده، قم: نشر اسراء.
16- خرمشاهی، بهاء الدین (1377ش)، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، تهران: دوستان.
17- خلیل بن احمد فراهیدی (1409ق)، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم: دارالهجرة.
18. سبحانی، جعفر (1412ق)، الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، به کوشش حسن محمدمکی عاملی، قم: المرکز العالمی للدراسات الاسلامیة.
19. الصحیفة الرضویة الجامعة الأدعیة الامان علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و ابنائه (علیهم السلام) (1423ق)، به کوشش سیدمحمد باقر موحد ابطحی، قم: مؤسسه الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
20- طباطبایی، سیدمحمدحسین (1390ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دارالکتاب الإسلامی.
21- طبرسی، فضل بن حسن (1372ق)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مجمع البیان لعلوم القرآن)، تهران: انتشارات ناصر خسرو.
22. طبرسی، فضل بن حسن (1377ش)، تفسیر جوامع الجامع، تهران: انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم.
23. طیب، سید عبدالحسن (1378ق)، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران: انتشارات اسلام.
24. عیاشی، محمد بن مسعود (1380ق)، کتاب التفسیر، به کوشش سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران: چاپخانه علمیه.
25. فیومی، احمد بن محمد (1425ق)، المصباح المنیر، قم: دارالهجرة.
26. قرآن کریم (1415ق)، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
27. قرشی، سید علی اکبر (1377ش)، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت.
28. مصطفوی، حسن (1360ش)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
29. مکارم شیرازی، ناصر (1374ش)، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیة.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ به اهتمام مرتضی سلمان نژاد؛ (1392)، جستاری در ادعیه رضویه با تأکید بر «الصحیفة الرضویة الجامعة»، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ اول